طبق اطلاعات واصله،پرونده حصر آقایان موسوی،کروبی و خانم رهنورد از نظر تیم حاکمیتی
جمهوری اسلامی بسته شده است و "تلاشهای زیاد" آقای روحانی در خصوص رفع حصر این عزیزان
و آزادی زندانیان سیاسی در این مقطع با بن بست کامل مواجه شده است. بعید هم هست در
آینده ای نزدیک درباره رفع حصر اقدامی مهم از طرف نظام انجام شود.
یکی از دلایلی که میتواند سیستم امنیتی و تصمیم گیران حصر را به عقب نشینی وادار کند
اعتراضات مدنی سازمان یافته و "بدون خشونت" است.پیشنهاد چندی قبل آقای عیسی سحر خیز
برای "اهدای خون" در ماه محرم تاثیر شگرفی در تیم حاکمیتی جمهوری اسلامی گذاشت و آنها را
دستپاچه کرد و باعث ایجاد فضا برای دولت و چانه زنی شد.اگر افراد مورد اعتماد مردم دست بکار
شوند و فراخوانهای مشابه این چنینی یا یک راهپیمایی با وفاق همگانی را برنامه ریزی کنند میشود
برای رفع حصر کاری کرد.در غیر اینصورت حصر ادامه دارد و برای برداشتن آن فقط باید آرزوی مرگ
تصمیم گیران را داشته باشیم.
نکته مهمی که وجود دارد اینست که دولت آقای روحانی برای برآوردن مطالبات ملی و خواسته های
مردم،احتیاج به حضور مردم و بیان مطالباتشان دارد.تا زمانیکه مردم مطالباتشان را پیگیری کنند فضا
برای چانه زنی وجود دارد.اگر مطالبات پیگیری نشود و برنامه ریزی صحیحی از سوی جنبش سبز
صورت نگیرد،دولت هم نمیتواند چانه زنی کند و مطالبات پیگیری نمیشود.
ملاحظاتی در این زمینه وجود دارد که ناگزیرم اشاره ای به آنها بکنم:
یک - من منکر وجود آرامش در کشور برای پیگیری مطالبات در کشور نیستم.در این مقطع ایجاد
فضای خشونت در کشور برای این دولت از "سم" هم مهلک تر است و باعث بدست گرفتن فضای
تصمیم گیری توسط افراطیون و از دست رفتن فضا برای دولت آقای روحانی و تصمیم گیرانش می
شود.
دوم - جلسه "سفیران سبز امید" که قرار است در پاریس برگزار شود اقدامی پسندیده توسط برگزار
کنندگان است و باعث ایجاد فضای چانه زنی می شود،اما مهم تر از آن اینست که این فضا در داخل
کشور هم توسط مردم و جنبش سبز پیگیری شود.
سوم - دلیل مخالفت با حضور منتقدین و معترضین در راهپیمایی 22 بهمن این بود که ما نمی
توانستیم در این راهپیمایی حضور خود را به رخ حاکمیت بکشیم.نیروها متفرق بودند و اصلا در این
راهپیمایی دیده نمی شدند.ما باید فضایی را ایجاد کنیم که "زمین" ما باشد،نه در زمین حاکمیت
بازی کنیم.به عبارت دیگر باید فضایی را ایجاد کنیم تا آنها در زمین ما بازی کنند.دغدغه دوستان
اصلاح طلب و سبزمان هم برای حضور در این راهپیمایی برای من قابل درک است و به آن احترام
می گذارم.اما بازی کردن در زمین حاکمیت برای یک جنبش اعتراضی از اشتباهات استراتژیک است
و نتیجه ای را در بر ندارد.
چهارم - دعوت عده ای از عناصر مشکوک در فضای مجازی برای "سکوت" و فضا دادن به دولت آقای
روحانی،دعوتی مشکوک،از جهل یا مرتبط با سیستم امنیتی ست.این را میدانم که ایجاد سکوت در
فضای فعلی خواسته حاکمیت است تا مطالبات به دست فراموشی سپرده شود و فضای سکون
ایجاد شود.در فضای سکون دولت آقای روحانی دستش کاملا بسته است.این دولت احتیاج به فضا
برای بازی دارد و سکوت این فضا را ایجاد نمی کند.دولت در محاصره تندروان و رانتخواران قرار گرفته
است .اگر خواهان دستیابی به مطالبات هستیم باید طوری طراحی کنیم که فضا برای "چانه زنی"
دولت با تصمیم گیران مرتبط ایجاد شود.در آنصورت موفق خواهیم بود.
پنجم - از شخصیتهای مورد اعتماد و مقبول مردم میخواهم شجاعانه به میدان بیایند و فضا را برای
دولت آقای روحانی و مردم ایجاد کنند تا در قالب راهپیمایی یا "جنبش های اعتراضی مدنی بدون
خشونت" مطالبات مردم را پیگیری کنند.این دولت احتیاج به فضا برای مانور دارد.پیشنهاداتی از
جنس پیشنهاد آقای عیسی سحرخیز در فضای انسداد فعلی بسیار موثر است و زمین بازی را برای
دولت ایجاد و فضا را بنفع جنبش سبز فراهم خواهد کرد.
* پی نوشت:
دیروز مطلبی را نوشتم که اشاره مستقیم آن،ایجاد فضای مدنی و سیاسی برای مانور دولت آقای
روحانی بود.خلاصه آن مطلب (که در فیس بوک بنده قابل دسترسی ست) آن بود که رای دهندگان
به آقای روحانی و حتی کسانی که به ایشان رای نداده اند(بدلیل اینکه ایشان رییس جمهور تمام
مردم ایران است) باید فضایی را ایجاد کنند تا قدرت چانه زنی دولت با تصمیم گیرندگان و افراطیون و
هجمه کنندگان بالا رود و دولت بتواند تسلط خود را بر امور سیاست داخلی کشور پایدار کند.
خواهش من این بود که با حرکتهای مدنی و حتی اعتراضات مسالمت آمیز بدور از خشونت،فضای
لازم را برای طرح مطالبات ایجاد کنیم تا دولت بتواند به این فضا ورود کند و مطالبات مردم و رای
دهندگانش را پیگیری کند.بعنوان نمونه از اعتراض مدنی "اهدای خون در محرم" نام بردم که آقای
عیسی سحرخیز زحمت ارائه آن را کشید و خوشبختانه با همگرایی نیروهای داخل و خارج کشور
به نتیجه رسید و باعث دستپاچگی و عصبانیت نیروهای امنیتی شد و فضای چانه زنی را برای
دولت آقای روحانی فراهم کرد.
خوشبختانه امشب مصاحبه ای را در سایت کلمه از آقای سحرخیز مطالعه کردم که با استاتوس
دیروز من،شباهت آشکاری دارد و نشان می دهد که نخبگان کشور شرایط را بدقت رصد و مورد
بررسی قرار می دهند.
ایشان در قسمتی از مقاله بیان کرده است:
مطالبه رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی باید دائم تکرار شود و اقدامهای عملی صورت بگیرد که
خواستههای مردم را مطرح کند. او با این گفته که پایان دادن به محدودیتهای میرحسین موسوی،
مهدی کروبی و زهرا رهنورد باید در سکوت پیگیری شود مخالف است و میگوید: اگر سکوت شود و
خواستهها و مطالبهها مطرح نشود و بحث رفع حصر و حبس را ما کنار بگذاریم آقای روحانی هم
جایی برای چانهزنی نخواهد داشت.
شما را به خواندن این مقاله دعوت میکنم.بنظرم راهکارهای آقای سحر خیز در این مقطع میتواند
برون رفت از انسداد سیاسی ایجاد شده توسط نیروهای اصولگرا و هجومگرا را بدنبال داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر